دانلود رمان زنی به نام مجنون از ملیحه بخشی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان زندگی زنی که عاشق شوهرشه ولی وقتی بچهی دومش رو باردار میشه ، شوهرش میگه من این بچه رو نمیخوام و اگه میخوای زندگی کنی باید بچه رو سقط کنی و زن قبول نمیکنه و ماجراهایی که این وسط پیش میاد…
خلاصه رمان زنی به نام مجنون
سرما به صورتم سیلی می زد و خاطرات به پیکر نحیف احساسم دل آشوبه ی اوضاع درهم شده بود، قدم توی راهی گذاشته بودم که هیچوقت فکر رو نمی کردم پام به اونجا کشیده بشه. سربلند کردم و نوشته سر در محلی که قصد دورود بهش رو داشتم، خوندم “مرکز مداخله در بحران، اورژانس اجتماعی”… سری به افسوس تکون دادم و قدم روی پله های منتهی به اون سالن بزرگ گذاشتم.
هرم گرما خونم رو به جوشش ننداخت، مدت ها بود خونم از جوشش ایستاده بود، چشم گردوندم و بین جمعیت پیداش کردم ، ایستاده بود و سرش روی برگه ای خم بود… این همون مردی بود که روزی محو قد و بالاش می شدم قدم هام رو آروم به طرفش برداشتم، عجله ای برای رسیدن به عشق قدیمی که روزی تمام داشته های من از دنیا بود نداشتم قبل از رسیدن به روبروش، آهی که توی بطن قلبم گیر افتاده بود رو آزاد کردم…