خلاصه کتاب:
حامی رییس یه شرکت گردشگری هواییه و شادلی یه اشپز رستوران هردو در یک مهمانی شرکت میکنن شادلی ب عنوان اشپز و حامی مهمان. زمانی ک در حال خودشون نیستن اتفاقی باهم میخوابن ک موجب بارداری شادلی میشه. شادلی قبل اینکه حامی ببینتش از مهمونی میره ولی چندماه بعد ک میفهمه…