خلاصه کتاب:
شده دو خط موازی بهم برسن؟ دخترخانوم رمان (خانوم لب) با لباس سپیدی که آرزوی هر دختریه وآقا پسر رمان (آقای قلب) با لباس دومادی که آرزوی هر جوونیه هر دو سوار بر خودروهای مجزا پشت چراغ قرمز می خوان از مجلس عروسی یاشون فرار کنند… هر دو کاملا برای هم غریبه… ولی سرنوشت هر دو خط موازی قسمتشونو طوری میشکونه تا این دو رو عاشق و به هم برسونه اونم با اتفاق های پیچیده و غیر قابل تصور…