خلاصه کتاب:
هنگامه دختری که بعد از اتمام درس برای کار به مهد کودک میره اونجا با ی پزشک به اسم نریمان آشنا میشه که مالک بخشی از اونجاست و باهم نامزد میشن چند روز قبل از مراسم عقدشون بخاطر یک فیلم از نامزدش نریمان مراسم بهم میخوره. حالا چندسال گذشته دوباره به صورت ناخواسته پای هنگامه یا بهتر بگم ارمغانه نریمان به زندگی و گذشته ی نامزدش کشیده میشه و…