خلاصه کتاب:
زندگی غزل ده ساله شاد و سرزنده داستان بعد از طلاق والدینش اسیر طوفان های سرنوشت شده و بعد از ازدواج مجدد مادرش و پا گذاشتن به خانواده محمدی فصل جدیدی در زندگیش شروع میشه ! غزل وارد محیطی متفاوت شده و با افراد جدیدی آشنا میشه…. با دوستانی که نقشه های شومی دارند… با مردی که درد آشنایی داره…. با جنونی که قراره درد بشه… غم بشه… کابوس بشه و شاید هیچ وقت رهاش نکنه !