خلاصه کتاب:
عشقی پردردسر از دنیای نیاز… همراه می کند انسان های پاک را باشیطان صفت ها. میان جدال عاشقی چه کسی پیروز است؟!
خلاصه کتاب:
حاج حیدر با تهمت و اشتباه، مرتکب قتل میشه… و مادر یه پسر بداخلاق و سرسخت رو به کام مرگ میکشونه… میفته زندان و منتظر حکمش و امیدی نداره به نجات… پسر مقتول از خون مادرش نمیگذره… این بین دختر حاج حیدر، ارغوان، دنبال رضایت گرفتنه و پسر اون خانوم تحت هیچ شرایطی رضایت نمیده… به هر دری میزنه که رضایت بگیره ولی نمیتونه… دست آخر ارغوان خودشو میندازه جلوی ماشین پسره و پسره باید خسارت بده و یا بره زندان…
خلاصه کتاب:
همتا شخصیت اصلی به پیکره پدرو مادرم نگاه کردم. همش ۱۷ سالمه و باید مشاهده چنین چیزه وحشتناکی باشم. دیگه هیچکس نیست تا بهش تکیه کنم. برادر کوچکترمو بیشتر تو بغلم فشار دادم به عموی نامردم نگاه کردم که چطوری سر مزاره پدرو مادرم منو به اون مرد افغانی نشون میده. حتما اون پدر و مادرم کشته. جز اون کی به میراث پدره من فکر میکنه…
خلاصه کتاب:
سهیل مرد خشنی که اهل ازدواج نیست.مردی سرسخت که شب خاستگاری از بهار شرط یه همخونه بودن ساده رو میذاره اما بهار کاری میکنه که….
خلاصه کتاب:
نه فقط عشقت، تو خودت هم “ممنوعه “بودی! ماندنت، خواستنت، داشتنت، همه و همه “ممنوعه” بودند! “شیرین “من بودم، گفته بودی “فرهاد”می شوی، تیشه به دست می گیری، “بیستون “می شکافی، گفته بودی… و “فقط “گفته بودی…! و من در گیر و دار گفتن هایت بود ، که فهمیدم “فرهاد ” تو نبودی، دیگری بود ! آرامشِ تو از جنس “عذاب ” بود و عذابِ او ، از جنس ” دوست داشتن “
خلاصه کتاب:
آناهید زند دانشجوی پزشکی است او که سال ها عاشقانه پسر عمه خود کاوه را دوست داشته فقط به خاطر یک شوخی که از طرف دوست صمیمی خود با کاوه انجام می دهد کاوه او را ترک می کند و با همان دختری که او را به انجام این شوخی کرده بود ازدواج می کند. آناهید افسرده شده محل کار خود را عوض می کند تا دیگر با کاوه برخورد نداشته باشد. آناهید در آنجا با آرتام مهرزاد دکتر متخصص قلب اشنا می شود . آرتام که بسیار زیباست و موقعیت خوبی دارد وقتی کارهای آناهید را میبیند…
خلاصه کتاب:
داستان درمورد هوداد یه مرد مغرور و متفاوت ، مغرور بودن ایشون با همه آدم های مغرور فرق میکنه و متفاوت بودنش هم یه جور هیجانی… اون خواهان دختری پاک و کوچولو از سرزمین ما انسان هاست، و هیچ رمقه حاظر نیست دست بکشه ازش و براش حکم نفسش رو دار جوری که حد و وصفی نداره. هوداد در تلاش تا اون رو از خطراتی که از جانب مردمان سرزمینش دور نگه داره، تا به سن قانونی برسه و رسمی ببرش پیش خودش اما این وسط اتفاق هایی میوفته که باعث میشه سریع تر از موعد مقرر شده ببرش پیش خودش و…
خلاصه کتاب:
برکــه دختر زیبا و شیطونی که برای کمک به شرکت پدرش که در استانه ورشکستگیه صیغه بزرگتری رقیب پدرش “میلاد ” مردی متعصب و غیرتی میشه وشرط می بنده میتونه اونو عاشق خودش کنه اما با کاری که میلاد می کنه…
خلاصه کتاب:
زندگی هدیه خدمتکار کم سن و ریز نقش تالار شایگان با جاناتان سی و شش ساله، غول صخره نوردی که همان شب از لندن برگشته در اثر مسمومیت با مواد مخدر گره می خورد. جاناتان مردانگی می کند و هدیه را که دو قلو باردار شده عقد می کند اما دوست دختر سابقش با یک بچه پنج ساله پیدا می شود. در این میان هدیه رازهایی از زندگی گذشته دارد که باعث هر چه بیشتر شدن حس حقارتش می شود و از جاناتان دوری می کند. هدیه نمادی از دختران ایرانی قربانی اعتیاد خانواده و جاناتان نمادی از یک مرد واقعی است. عشقی که بین این دو با وجود تمام تفاوتهایشان شکل می گیرد تمام قوانین جامعه را نقض می کند….
خلاصه کتاب:
درباره دختریست که پدر و مادرش قصد دارند از یکدیگر جدا شوند در واقع پدرش آنها را به خاطر دختری جوان ترک کرده و حالا از آنها می خواهد خانه و مغازه شان را بفروشند و سهم او را بدهند تا با همسر جدیدش بتواند زندگی کند در واقع گل فروشی مادرش منبع درآمد اندکی برای آنهاست و همین حالا هم نمی توانند از عهده بسیاری از قبض های شان بربیایند . پدرشان آنها را تهدید کرده که اگر خانه را نفروشند به دادگاه از آنها شکایت خواهد کرد…