خلاصه کتاب:
آیدا و ژیوان از کودکی عاشق هم بودند، اما یک حادثه تلخ همهچیز را برهم زد. حالا ژیوان مجبور است او را تنها مثل یک خواهر ببیند در حالی که قلبش حقیقت دیگری فریاد میزند. آیدا با تمام وجود تلاش میکند عشق دیرینشن را به یاد ژیوان بیاورد، اما هر بار پس زده میشود و طرد شدن از طرف او، درد و ناامیدی را بر دلش مینشاند.
ورود حسام دیوار سرد قلب ژیوان را میشکند و آتش عشق خاموششده را دوباره شعلهور میکند، اما این تازه آغاز ماجراست.
چرا که با حضور فرید، آیدا ناخواسته به دنیای خطرناکترین باند خلافکاری ایران کشیده میشود؛ جایی که عشق، زندگی و مرگ در خطی باریک با هم تلاقی میکنند و هر تصمیم میتواند سرنوشت همهچیز را تغییر دهد… در این رمان شاهد رسیدن به بلوغ فکری یک زوج خواهیم بود
خلاصه کتاب:
ماهور با روحیهای شاد و پرانرژی، وارد زندگی پسری میشود که سالهاست از شادی فاصله گرفته. او با رفتارهای صمیمی و دلنشینش، تلاش میکند دوباره طعم زندگی را به دل آن پسر برگرداند.
خلاصه کتاب:
در دل شب، پسر جوانی که از مشاجرهای خانوادگی ناراحت است، تصمیم میگیرد پیاده به خانهاش برگردد. در نزدیکی خانه، صدای درگیری او را متوقف میکند. با نگرانی به سمت صدا میدود و با صحنهای عجیب روبهرو میشود. مهاجمان فرار میکنند و تنها یک نفر زخمی باقی میماند. پسر او را به خانهاش میبرد و تازه آنجاست که متوجه میشود فرد زخمی، دختری با لباسهای پسرانه بوده...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سربوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.