خلاصه کتاب:
این رمان زندگی چهار دختر که دوستان دوران دانشگاه هم هستند را روایت می کند. رمان از زبان دیدار، نوا، حریر و فرانک همچنین، رضا و آرمان دو تا از شخصیت های مرد داستان روایت می شود. جاده ی سیب روایت گر مسیر انتخاباتِ درست و نادرستی ست که انسان ها در مسیر پر فراز و نشیب زندگی برای رسیدن به مقصدی نامعلوم در پیش می گیرند، غافل از اینکه عواقب تصمیمات خیلی زودتر از چیزی که فکر می کنند به سراغشان می آیند…
خلاصه کتاب:
این یه زندگیه! پر از حس حسرت، کینه و غم اما یه زمانیم عشق و مرحمتم این بین جوانه میزنه. زندگی با حس غرورش تو وجود آدما اونارو به سمت حسرت، غم وکینه هل میده! تا کی غرور و تا کی کینه؟؟ حس مرحمت و عشق کی جوانه میزنه؟؟ بین این سوال ها آدمایی هستن که با حس غرور و کینشون زندگی خودشونو خراب می کنن و آدمایی که با حس عشق و مرحمت زندگی خودشونو به اوج خوشبختی می رسوننقول بدیم که نه من غرور داشته باشم نه تو!
خلاصه کتاب:
عمران بوکسور کله خراب و خشنی که برای انتقام از بهزاد و زمینزدن او دست روی خواهرش بهار می گذارد. پسر متعصب و پر شر و شوری که به هیچ صراطی نیست، بهاری را وارد ماجرا می کند که نشان پسر عمویش است… اما با دستدرازی و بیحرمتی که عمران به بهار می کند مجبور به ازدواج با او می شود و این اجبار آتش انتقام عمران را بیشتر می کند…
خلاصه کتاب:
دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصه ی ما همه ی ترسش همین حسه! نه اینکه از خودِ دژاوو بترسه، فقط نگرانه اتفاقات گذشته تکرار بشن و باز هم اون غمی که تجربه کرده به سراغش بیاد. گلشن از شباهت اتفاقات امروزش با گذشته اش می ترسه
خلاصه کتاب:
حکایت دختری که درگیر عشقی پاک و پر نیاز میشه ولی به دلیل موقعیت خانوادگی اش ، نمی تونه حسش رو نشون بده تا اینکه امیرعلی …
خلاصه کتاب:
با آوای زنگ موبایلام چشم از کتاب برداشتم و به صفحهاش که نام «مامان» بر رویش خودنمایی میکرد، خیره شدم. ناخودآگاه اخمی میان ابروهایم نقش بست. بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم جواب دادم: _الو، سلام. _دنیز!! سلام عزیزم. دیر جواب دادی خواستم قطع کنم….
خلاصه کتاب:
صبا دختر زیبایی که عاشقانه شوهرش رو دوست داره اما از عشق پنهانیه برادر شوهرش نسبت به خودش خبر نداره. تا اینکه براثر یه سری اتفاقات و برملا شدن خیانت کثیف شوهرش به برادرشوهرش پناه میاره تا ازش درخواست کمک کنه اما بینشون اتفاقاتی صورت میگیره که صبا متوجه میشه تموم این مدت هورام عاشقش بوده و همین باعث دامن زدن به عشقی بزرگ و ممنوعه بین هر دوشون میشه که صبا قصد داره با ارتباط با برادرشوهرش خیانت شوهرش رو تلافی کنه…
خلاصه کتاب:
شیوا دختری که مادرش رو تو یه تصادف از دست داده و حالا از پدر مریضش پرستاری میکنه. دختر داستان در یک آموزشگاه نقاشی تدریس میکنه و با ورود یک دختر بچهی کارآموز به آموزشگاه مسیر زندگی شیوا عوض میشه…
خلاصه کتاب:
مدوسا… همه فقط میدونن که مدوسا یه خائنِ اغواگر بود، زن زیبایی که نتونست پاک بمونه. اما میدونستی در حقیقت مدوسا بخاطر خیانتِ قول پاک موندنش به آتنا تنبیه نشد. اون تنبیه شد چون توی معبد پاکِ آتنا بهش دست درازی شد؟
خلاصه کتاب:
دوتا رفیق لجباز و شیطون که زبون زد کل فامیلن بنا به درخواست پدر یکیشون وارد بزرگ ترین شرکت بین المللی میشن که اونجا با دوتا پسر که تازه به ایران برگشتن و یکشون شوخ و غیرتی و اون یکی مغرور و عصبی آشنا میشن. داستان از اونجا شروع میشه که سر یه اتفاق تصادفی هر چهار نفر سر زندگیشون شرط بندی میکنن اما نه یه شرط عادی یه ریسک فوق العاده بزرگ و هیجانی و هرکی شرط و ببره تمام ثروت بقیه مال اون میشه! کلکل های بینشون ادامه داره و روز به روز باعث تنفرشون از هم دیگه میشه! اما با اومدن یه ادم جدید تمام معادلاتشون بهم میریزه و اون کسی نیست جز…