خلاصه کتاب:
رادان فرمند، مردی خوشسیما و مرموز، پس از سالها دوری به ایران بازمیگردد. در ظاهر، هدفش دیدار دوباره با خانواده است، اما در دلش مأموریتی حساس و سری را پنهان کرده. برای انجام این مأموریت، به کمک هلن نیاز دارد؛ دختری باهوش و دلنشین که ورودش به این ماجرا ممکن است او را در معرض خطر قرار دهد... اما رادان تصمیمش را گرفته.
خلاصه کتاب:
«آهیر» در شب عروسیاش همهچیز را از دست میدهد؛ مرجان، عروسش، جلوی چشم او کشته میشود. او تصمیم میگیرد بماند و قاتل را پیدا کند. در ظاهر آهنگر است، اما پشت این نقاب، رازی پنهان دارد. پروا، خبرنگار کنجکاو و بیپروا، وارد زندگیاش میشود؛ زنی که هم عشق را به او میآورد و هم خطر را.
خلاصه کتاب:
«حافظ» دشمن دیرینهی مهری است؛ کینهای عمیق از گذشته میانشان ریشه دوانده. حالا که دختر سادهدل مهری، نبات، در آستانهی مراسم خواستگاریاش قرار دارد، بهترین فرصت برای انتقام فرا رسیده. حافظ تصمیم میگیرد در برابر همهی فامیل و نامزد نبات، خود را عاشق و شیفتهی او نشان دهد تا زندگی مهری را به آتش بکشد.
خلاصه کتاب:
این رمان، داستان نسیم است؛ زنی که برای نگهداری از دو کودک پنجساله وارد خانهای میشود که گذشتهای تلخ دارد. در آن خانه، دو برادر دوقلو حضور دارند و یکی از آنها با وجود سن کمتر، عاشق نسیم میشود. پدر خانواده نیز به او دل میبازد. اما بازگشت مادر، همه چیز را به نقطهی عطفی غیرمنتظره میرساند.
خلاصه کتاب:
«رسوا» ماجرای دختری به نام بهین است که برای تسویهحساب با نامزد سابقش، ساواش، به سراغ امیرعلی میرود. او در اشتباهی عجیب، امیرعلی را همان ساواش میپندارد، بیخبر از اینکه این دو برادر دوقلوی جداافتادهاند.
خلاصه کتاب:
«نارینه» قصهی دختری است که در میان خانوادهای ناتنی، با نامی متفاوت و دلی پر از تنهایی زندگی میکند. آدلان، عموی ثروتمند و مغرور نامزد خواهرش، با ورودش همه چیز را تغییر میدهد. او با آزارها و جدالهایش نارینه را به چالش میکشد، اما کمکم میان این دو، عشقی غیرمنتظره جوانه میزند… پایانی خوش در انتظارشان است.
خلاصه کتاب:
داستان، روایتگر تجربهی تلخ هنگامه است؛ دختری که بهدلیل شرایط خانوادگی، مدتی را در خانهی خالهاش میگذراند. در این خانه، با سروش آشنا میشود؛ مردی که با وجود داشتن نامزد، رفتاری غیرمنصفانه با هنگامه دارد. این رفتار، هنگامه را به مسیری سوق میدهد که با خواست قلبیاش همخوان نیست.
خلاصه کتاب:
در توافقی میان دو کشور، پرنسس به عنوان عروس صلح راهی دیار دشمن شد؛ اما با ورودش، متوجه شد که آن مراسم، چهرهای پنهان و رازآلود دارد که آرامش را از دلش ربود.
خلاصه کتاب:
باده، دختری با شخصیت آرام و مستقل، در شرکت عمویش مشغول فعالیت است. شایان، پسرعمویش، پس از سالها زندگی در خارج، بازمیگردد و با دیدن باده، دلش دچار تلاطم میشود. رابطهای پرشور و پرچالش میانشان شکل میگیرد.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " سربوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.