خلاصه کتاب:
من گلبرگم، شب زایمانم از خونهی شوهرم فرار کردم چون میخواست تو اون وضعم بهم دست درازی کنه. نیمه شب با ماشینی تصادف کردم که صاحبش دکتر خوش قد و بالایی بود که من رو برد خونش. طلاقم رو گرفت و برای این که تحت حمایتش باشم من رو صیغه کرد. قرار نبود بینمون اتفاقی بیوفته ولی …
خلاصه کتاب:
مهتاب خبرنگار است ولی عواطف بسیار زیاد و انسان دوستانه اش او را همیشه درگیر کمک به افراد نیازمند کرده، به همین دلیل برای کمک به زینب و فرزند خردسالش که به شدت مورد آزار شوهر معتادش قرار دارد با سماجت سیاوش آریا زند وکیل زبده ولی مخالف با زنان را وادار میکند از او دفاع کند و برای نجات زینب قرار می شود...
خلاصه کتاب:
آریانا دختر امروزی که از طرف دانشگاه به دیدن یک مجموعه تاریخی میره و اونجا با لمس گردنبندی عتیقه به گذشته و ۲۵۰۰ سال قبل سفر میکنه، و با مفهموم عشق، انتقام دشمن و دسیسه روبه رو میشه زمانی که میخواد به آرامش برسه و با آتانس زندگیش رو شروع، درس زمانی که بیخیال زندگی حالش شده به زمان خودش برمیگرده و…
خلاصه کتاب:
رامین مهندس قابل و باسواد که به سوزان دخترهمسایه علاقه منده. با گرفتن پیشنهاد کاری از شرکتی در استرالیا، با سوزان ازدواج می کنه، و عازم غربت میشن. ولی زندگی همیشه طبق محاسبات اولیه، پیش نمیره و….
خلاصه کتاب:
فنجون قهوه رو توی دستای سردم گرفتم و با اخمای درهم بیرون رفتم روی تک صندلی توی حیاط نشستم و به آسمون خیره شدم خیلی وقت بود که با این تنهایی کنار اومدم و توی این سال هایی که گذشته بود سعی کردم با نبودن خانوادم کنار بیام و دور از اونا باشم…
خلاصه کتاب:
زنی جوان با داشتن دو فرزند از طرف شوهرش خیلی مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفته تا جایی که دیگه اعتماد به نفسی توی وجود این زن نمونده. با ورود همسایه ای جدید و رفتار های همسایه ...
خلاصه کتاب:
باز کمی این پا و آن پا کرد و باز آرزو کرد همه چیز درست پیش برود. برای صدمین بار به ساعتش نگاه کرد و با نگرانی به انتهای خیابان فرعی و باریکی که سر آن ایستاده بود خیره شد. ناگهان چشمانش برقی زد و لب هایش بی اختیار به لبخند کمرنگی باز شد. کمی دستپاچه شده بود اما...
خلاصه کتاب:
دکتر بهراد معین باستان شناس معروفی که برای اثبات افسانه ی قدیمی به یک منطقه ی باستانی میاد اونجا با صنم همسر سابق خواهر زاده ش کسری اشنا میشه و ناچارا باهم برخوردایی دارن، بهراد در پی کشف راز صنم اونو تحت فشار می ذاره تا بفهمه چرا صنم شب ازدواجش از ارتباط با کسری خودداری کرده و ایا حرف هایی که پست سرش گفته میشه حقیقت دارند یا فقط تهمتن.
خلاصه کتاب:
حامی رییس یه شرکت گردشگری هواییه و شادلی یه اشپز رستوران هردو در یک مهمانی شرکت میکنن شادلی ب عنوان اشپز و حامی مهمان. زمانی ک در حال خودشون نیستن اتفاقی باهم میخوابن ک موجب بارداری شادلی میشه. شادلی قبل اینکه حامی ببینتش از مهمونی میره ولی چندماه بعد ک میفهمه…
خلاصه کتاب:
ماری یه دختره جسوره که برای خواستههای خودش میجنگه، یه دختر بلاگرِ که شاخ اینستاست و معروفه، از بچگی عاشق آراز پسر عموشه ولی آراز اونو اصلاً نمیبینه و دوستش نداره تا اینکه آراز تصادف میکنه و به کما میره و وقتی به هوش میاد حافظش رو از دست داده… ماری از فرصت سوءاستفاده میکنه و بهش میگه ما قبلاً با هم رابطه داشتیم و باید ازدواج کنیم. ازدواج میکنن و…